اگر از رابطه زناشویی خسته شدهاید این سه راهکار را امتحان کنید!
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۳۵۴۱
زیسان: بی حوصلگی در رابطه زناشویی یک مشکل رایج است که از فقدان تازگی در یک رابطه ناشی میشود. امتحان کردن چیزهای جدید میتواند به دو نفر کمک کند تا یکدیگر را از دیدگاه جدیدی ببینند و رشد فردی را تقویت کنند. زوجها باید نسبت به یکدیگر کنجکاوی را پرورش دهند و رویدادهای مثبتی را برای نشان دادن قدردانی از همدیگر برنامه ریزی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش زیسان، احتمالا با جملاتی از این جنس آشنا هستید: «من دیگر آنقدر هیجان ندارم که از سر کار به خانه برگردم. ما همدیگر را دوست داریم، اما روزهایمان تکراری شده است». «ما قبلاً با هم خیلی خوش میگذراندیم، اما هر دوی ما الان آنقدر خسته هستیم که فقط در خانه میمانیم.» «زندگی جنسی ما در طول این سالها تغییر کرده است و من نمیتوانم آخرین باری که از رابطه لذت بردیم را به یاد بیاورم».
این اظهارات یادآور «پارادوکس صمیمیت» است که به موجب آن افزایش صمیمیت در یک رابطه با به مرور زمان با فقدان صمیمیت همراه است. وقتی زوجها از نظر عاطفی بیشتر به هم متصل میشوند، اغلب در روالهای تکراری قرار میگیرند و ناخواسته باعث ایجاد خستگی یا کاهش صمیمیت میشوند. بی حوصلگی زناشویی با سطوح پایینتر رضایت از رابطه مرتبط است. یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ نشان داد که بیحوصلگی و کسالت در رابطه زناشویی میتواند منجر به افزایش ناامیدی، تبادلات منفی، کاهش خلق و خو و اختلال در قضاوت شود. همچنین ممکن است با از بین رفتن صمیمیت و تعهد و افزایش احتمال خیانت و طلاق، برای رفاه فردی و خود رابطه عواقبی داشته باشد. روانشناسان میگویند که با این سه راهکار میتوان از کسالت در رابطه زناشویی و پارادوکس صمیمت عبور کرد.
۱. تجربه کردن چیزهای جدیدبر خلاف باور عمومی، تحقیقات نشان میدهد که کسالت میتواند مثبت باشد و باعث انگیزه ایجاد تغییر و ریسکپذیری مثبت در روابط باشد. درگیر شدن در فعالیتهای جدید، بهصورت جداگانه و با هم، میتواند با ایجاد فرصتهای ابراز وجود، جرقه احیای دوباره رابطه را روشن میکند. پویا بودن به دو طرف اجازه میدهد تا یکدیگر را در دید جدیدی ببینند و تجربیات و دیدگاههای جدیدی را به اشتراک بگذارند که این موضوع باعث از بین رفتن خستگی رابطه میشود.
اگر کسی در یک روال یکنواخت با شریک زندگی خود گیر کرده باشد، احتمالاً نه به تنهایی میتواند رشد کند و نه در رابطه. در روابط جدید، افراد فرصت بیشتری برای یادگیری از یکدیگر دارند، اما در روابط بلندمدت، از آنجایی که خودپندارهها و برداشتها به طور فزایندهای در هم تنیده میشوند، جستجوی رشد فردی بسیار مهم است. مطالعهای در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که چگونه گاهی اوقات، برای کنار آمدن با کسالت در رابطه، شریکها انفعال بیشتری به خرج میدهند یا تجربیات مشترکی را انتخاب میکنند که امن، راحت و آشنا هستند، که این موضوع زودتر هیجان یا صمیمیت را برای هر دو طرف تضمین میکند.
در حالی که ایمنی در رابطه بسیار ضروری است و به همین دلیل محققان پیشنهاد میکنند وقتی فرد رشد یا خودارتقایی کمتری نسبت به آنچه انتظار میرود تجربه میکند، کسالت ایجاد میشود. انتظارات از رشد فردی دو طرف میتواند دائما متحول شود و در این مسیر بررسی اهداف، علایق و رویاهای همسرتان میتواند رابطه را هیجان انگیز نگه دارد.
۲. اجتناب نکردن از تعارض در رابطهتحقیقات نشان میدهد که صرف تلاش برای حفظ صمیمیت و اجتناب کامل از تعارض اتفاقا مشکلات بیشتری در رابطه ایجاد میکند و در نهایت منجر ضف در به مقابله با استرس به عنوان یک زوج میشود. این بر رفاه فرد و رابطه تأثیر میگذارد و اغلب ناشی از ترس از طرد شدن یا رها شدن توسط شریک زندگی است. با این حال، تحمل ناراحتی ناشی از پرداختن به احساسات خود ضروری است، زیرا به شما امکان میدهد نیازهای خود را برآورده کنید و شما را به یک راه حل دقیقتر نزدیکتر میکند.
علاوه بر این، افراد ممکن است از نارضایتی در سایر زمینههای زندگیشان اجتناب کنند که باعث میشود احساس کسالت یا رکود به رابطه سرازیر شود. همچنین ممکن است زمینههایی از زندگی شریک زندگی وجود داشته باشد که در تعامل دو فرد از آنها اجتناب شود یا مورد توجه قرار نگیرد و باعث ایجاد موانع ارتباطی و مکالمات تکراری شود. کنجکاوی بیشتر در مورد شریک زندگی، مهم نیست که چقدر او را میشناسید، میتواند یک رابطه عاشقانه را عمیقتر کند.
۳. قدردانی از شریک زندگیارزش یک رابطه گاهی تحت الشعاع یکنواختی آن قرار میگیرد. انتخاب آگاهانه برای اولویتبندی امورات روزانه شریک زندگی و تغییر طرز فکر از «من باید روی رابطهام کار کنم» به «من باید با شریک زندگیام باشم» گامی اساسی در برانگیختن دوباره احساس هیجان و ارزشمند دانستن امتیاز بودن با یکدیگر است.
علاوه بر این، پاسخگویی به نیازها، عواطف و خواستههای شریک، یک ارتباط عاطفی انعطافپذیر را تقویت میکند که در آن هر دو طرف احساس میکنند شنیده میشوند و با ارزش هستند و با احساس کسالت و احتمال قطع رابطه مبارزه میکنند. به اشتراک گذاشتن رویدادهای مثبت، دستاوردها و اخبار خوب با یک شریک، تجربه رابطه را تقویت میکند و جشن گرفتن موفقیتهای یکدیگر میتواند حس قدردانی متقابل را ایجاد کند.
در نهایت اینکه، برای قدردانی از شریک زندگیتان، رویدادهای مثبت و خوبی مانند تعطیلات یا قرارهای شبانه را برنامه ریزی کنید. اگرچه به نظر میرسد برنامه ریزی با خودانگیختگی فعالیتهای هیجان انگیز در تضاد است، اما برنامهریزی محیط مساعدتری ایجاد میکند که در آن زوجها میتوانند به طور ارگانیک به کشف و لذت بردن از لحظات بپردازند.
tags # رابطه زناشویی سایر اخبار انسان نئاندرتال ایرانی چه شکلی بود، کجا زندگی میکرد و چه میخورد؟ عجیبترین موجود جهان؛ جانوری که ۷۲۰ عضو جنسی دارد! کشف کوهی بلندتر از اورست در مکانی عجیب؛ اورست واقعی اینجاست! ۲۴ سیاره سکونتپذیر، بهتر، گرمتر و آرامتر از زمین کشف شد!منبع: زیسان
کلیدواژه: رابطه زناشویی رابطه زناشویی برنامه ریزی شریک زندگی یک رابطه دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۳۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد، اما خسته!
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتوگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: « خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است. موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است.این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و...خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا به «جامجم» میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.» اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
نرگسخانعلی زاده - گروه جامعه